بیر گریلز

ادوارد مایکل معروف به بیر گریلز ماجراجو، نویسنده و مجری برنامه تلویزیونی مستند انسان در برابر طبیعت

بیر گریلز

ادوارد مایکل معروف به بیر گریلز ماجراجو، نویسنده و مجری برنامه تلویزیونی مستند انسان در برابر طبیعت

متن مصاحبه ماجراجویی بیر گریلز با جک جیلنهال

جک جیلنهال

 

«بیر گریلز»، مجری مجموعه مستندهای «انسان و طبیعت» درباره سفر مشترکش با «جیک جیلنهال»، بازیگر هالیوودی به ایسلند گفت:در صحنه‌های خطرناک این سفر از هیچ ابزار محافظتی پنهانی استفاده نشده بود.

مجموعه مستند 68 قسمتی «انسان و طبیعت» که از سال 2006 تا اواخر سال 2011 در 7 فصل از شبکه ماهواره‌ای دیسکاوری پخش شد، هر بار جدال انسان با طبیعت برای حفظ بقای خود را به تصویر می‌کشد.

در دو قسمت از این مستند از بازیگران هالیوودی چون «ویل فرل» و «جیک جیلنهال»،بازیگر 37 ساله هالیوود،دعوت شد تا در این سفرهای پرخطر «گریلز» را همراهی کنند.

این مستند طی چند ماه اخیر از شبکه 5 صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز پخش می‌شود که شب گذشته قسمت مربوط به سفر مشترک «بیر گریلز» و «جیک جیلنهال» به کوه‌های صعب‌العبور ایسلند و یکی از بستر‌های آتشفشان‌های فعال جهان پخش شد.

به همین بهانه مروری داریم بر مصاحبه «بیر گریلز» با روزنامه «لس‌آنجلس‌ تایمز» درباره تجربه این سفر:

*چی شد که تصمیم گرفتی «جیک» را برای برنامه‌ات دعوت کنی؟

_همسرم، سارا، او را در یک برنامه گفتگوی تلویزیونی دیده بود که از او پرسیده بودند که شهرت چگونه است؟ و او پاسخ داده بود: «فوق‌العاده است و اگر پاپارازی مزاحمم شود، فقط کافی است که یک زنگ به رفیقم «بیر گریلز» بزنم.»، همسرم این را برایم تعریف کرد و من بدون اینکه حتی او را بشناسم، یک ایمیل به او زدم و پس از آن ما شروع کردیم به گفتگو درباره رفتن به یک سفر هیجان‌انگیز و حادثه‌ای. او یکی از طرفداران برنامه «انسان و طبیعت» بود و خیلی یکدفعه‌ای ما برنامه سفرمان را ریختیم.

*چرا تصمیم گرفتی که او را ایسلند ببری؟ آیا در جستجوی مکانی بودی که برای او راحتر باشد؟

_با خودم فکر کردم که ایسلند مکان مناسبی برای این سفر باشد، چون در آنجا می‌شد خیلی کارها انجام داد. آنجا را دوست داشتم، چون هوای سردش می‌توانست برایمان دلپذیر باشد. در عین حال می‌توانستیم کمی کوهنوردی هم کنیم برای همین سریع به سمتش رفتیم. ولی او درست به عمق ماجرا پرت شده بود. ما در بعضی موقعیت‌های دیوانه کننده قرار گرفتیم. در قسمت‌هایی با بدترین آب ‌و هوای ممکن برخورد کردیم من خودم طی چند سال اخیر با چنین آب و هوایی از نزدیک برخورد نکرده بود. قدرت باد به قدری شدید بود گویی یک جمبو جت در فرودگان با سرعت تمام دارد از کنارت رد می‌شود.

*زمانی‌که یک نفر در این سفرها همراهت است، به مراتب شرایط برایت سخت‌تر است؟
_خوب یکجورایی باید کمی بیشتر هوشیار باشم، در این سفرها همیشه عصبی‌ام چون به هرحال یک نفر به من اعتماد کرده و جانش را به من سپرده است.
* من به شخصه نمی‌توانم باور کنم که «جیک» تصمیم گرفته باشد که روی یک طناب در آن ارتفاع بخزد. او حتما از طریق یک طناب نازک‌تر که به کمرش متصل بود به تو وصل شده بود و اگر سقوط می‌کرد، تو او را نجات می‌دادی!؟

_هیچ طناب محافظی وجود نداشت، البته یک طناب برای اینکه او بتواند با استفاده از آن تعادلش را حفظ کند وجود داشت و اگر او در یک لحظه سقوط می‌کرد من می‌توانستم او را نجات دهم. ولی خود من کامل مطمئن بودم که همه چیز خوب پیش خواهد رفت. البته بررسی کردیم دیدیم که انجام این کار معادل ۱۸۰ بارفیکس بوده است.

* آیا او (جیک جیلنهال)، پیش از آمدن به برنامه تو باید هر نوع قرارداد قابل تصوری را امضاء می‌کرد؟

_من همیشه باید شرکت‌های بیمه‌کننده این افراد صحبت‌های عجیب و غریبی داشته باشم. جایی که آنها از من می‌پرسند، «آیا ضمانت می‌کنی که این بازیگران ایمن خواهند بود؟» و من میگویم: «خوب نه من نمی‌توانم هیچ ضمانتی بدهم.» و سپس یک مکث طولانی و سپس مکالمه تلفنی ما به پایان می‌رسد. ولی خوب هیچ نمی‌تواند پیش‌بینی کند که در طبیعت چه اتفاقی خواهد افتاد و همین است که این برنامه را هیجان‌انگیز و جسورانه می‌کند. عوامل مختلف غیر قابل پیش‌بینی آنجا وجود دارد و اینکه من بتوانم تمام آنها را در نظر بگیرم غیرممکن است.
 

* آیا افراد زیادی در هالیوود هستند که از تو به خاطر اینکه می‌خواهی در برنامه‌ات، ایستادگی و مقاومتشان را اثبات کنی، تقدیر می‌کنند؟

_هستند کسانی که از من می‌خواهند که در این سفرها من را همراهی کنند.این برای بازیگران خوب است که بدون هرگونه ابزار ایمنی چون طناب و کلاه برخی کارهای پرمخاطره را انجام دهند. برایشان خیلی هیجان انگیز است که بتوانند در موقعیت کامل واقعی قرار گیرند.

*ورای همه اینها، نظرت درباره عملکرد «جیک» در طبیعت چیست؟

_به هرحال عملکرد کسی که از مأمن خود پا بیرون می‌گذارد و زندگیش را به دست دیگری می‌سپارد، قابل تقدیر است. من با او خیلی رو راست بودم و به او گفتم: بیا و به من اعتماد کن و او در این مورد فوق‌العاده بود. آنچه که بیش از همه من را به طبیعت علاقمند می‌کند، این است که افراد در شرایط سخت تحت فشار قرار می‌گیرند و آنچه شما (در این برنامه) می‌بینید، در واقع آن چیزی است که مردم با آن موقعیت‌ها می‌کنند.

به گزارش خبرگزاری فارس، «جیک جیلنهال» متولد ۹ دسامبر ۱۹۸۰، پسر کارگردان، «استفان جیلنهال» و نمایشنامه نویس، «ناومی فومر» است. وی بازیگری را ازسن ده سالگی شروع کرد و از زمانی که اولین نقش اصلی‌اش در سال ۱۹۹۹ در فیلمی به نام «آسمان اکتبر» بازی کرد، در نقش‌های متفاوتی ظاهر شد. وی در سال ۲۰۰۱ در فیلم «دانی دارکو»، نقش یک نوجوان روان پریش را بازی کرد. در سال ۲۰۰۴ در فیلم پرفروش «پس فردا » در نقش جوانی ظاهر شد که با فعل و انفعالات شیمیایی موجب سردی کرهٔ زمین شد و در نقش یک تکاور در فیلم «کله گنده»،  ساخت  ۲۰۰۵ بازی کرد. در همان سال برای بازی در نقش «جک تویست» در فیلم «کوهستان بروکبک»، نامزد دریافت جایزهٔ اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از آکادمی علوم و هنرهای سینمایی شد.

متن مصاحبه یورونیوز با بیر گریلز

بیر گریلز در ایران

 

بیر گریلز جوانترین بریتانیایی است که قله اورست را فتح کرده است. او همچنین به خاطر ماجراجویی هایش در حیات وحش و مهارتهای گاه عجیبش برای زنده ماندن، مشهور است.

او با برنامه های تلویزیونی ماجراجویانه اش که در بیش از دویست کشور پخش می شود، همچنین کتابها، سفرها و فعالیتهای تجاری اش، برنامه کاری بسیار فشرده ای دارد.

خبرنگار یورونیوز با او در زمان فیلمبرداریهای پرش آزاد که برای لندرور انجام می شد، گفتگو کرده است.

او مردی است که که اگر در بیابان گم شده باشید، دوست دارید در کنارتان باشد. او رکورد سفر از قطب شمال به قطب جنوب را شکست. چتربازی به شیوه پرش آزاد، یک فعالیت پرخطر محسوب می شود. گفته بودید این کار هنوز هم شما را پس از حادثه سال ۱۹۹۶ میلادی می ترساند. درست است؟

بیر گریلز: «پرش آزاد قطعا یکی از کارهایی است که انجام آن برای من سخت است. می دانید این حادثه باعث شد کمرم در سه نقطه بشکند و مجبور شوم یک سال را در مرکز توانبخشی نظامی بگذرانم. هنگامیکه در هواپیما باز می شود نمی خواهید فکر کنید که یک انسانید، به پایین نگاه می کنید و دیگر نمی ترسید.»

شما برای برخی از ماجراجویی های عجیبتان مشهورید. مثل فتح قله اورست آنهم به تنهایی. آیا ماجراجویی وجود دارد که بخواهید آن را به همراه کسی انجام دهید؟ در اینصورت، آن شخص کیست؟

بیر گریلز: «رفتن به قله اورست در زمان ویژه ای انجام شد. پدرم در زمان کوتاهی پس از آن درگذشت و انجام این کار، رویای هر دوی ما بود. به یاد می آورم که روی قله کوه، درحالی که ماسک به صورت داشتم گریه کردم. پس از حادثه ای که برای من پیش آمد پزشکان حتی نمی دانستند آیا من یک بار دیگر می توانم راه بروم یا نه؛ و صدایی در سرم گفت که من می توانم این کار را انجام دهم. این کار از نظر پدرم ارزش زیادی داشت. او به آن افتخار می کرد. او زندگی کرد تا این لحظه را ببیند و دیدن تمام مراحل آن را دوست داشت. او مردی بود که به من یاد داد ماجراجویی را دوست داشته باشم.»

شما تعریف جدیدی از مردانگی ارائه کردید و حال درباره گریه در بالای قله اورست سخن می گویید. آیا این سفر چیز دیگری بود و چگونه با تعریف شما از مردانگی انطباق دارد؟

بیر گریلز: «مرد بودن یعنی خودتان باشید. برای زن بودن هم همینطور است. موضوع اصالتتان مطرح است و اینکه شما چه کسی هستید. از اینکه جنبه های بد، چالش ها و شک و تردیدهایتان را نشان دهید، نترسید؛ همانطور که از نشان دادن چیزهای ارزشمند نمی ترسید. بالا و پایین ها، گریه و دیگر رفتارها همه بخشی از زندگی هستند. سوال چه بود؟»

شما تعریف جدیدی از مردانگی در جهان مدرن ارائه دادید.

بیر گریلز: «این حس بزرگی است و فکر نمی کنم چنین حسی داشته باشم. تنها تلاش می کنم هر کاری را که دوست دارم انجام دهم و بگویم خوب است که احساساتتان را نشان دهید و برای قوی شدن به مبارزه با مسائل بپردازید و این راهی است که من در پیش گرفتم. اگر این مردانگی است، خوب است.»

شما این فرصت را داشتید که با باراک اوباما به یخچالهای آلاسکا بروید تا موضوع تغییرات آب و هوایی را برجسته کنید. آیا این موضوع از نظر شما نگران کننده است؟

بیر گریلز: «فکر می کنم این نگرانی همه ماست. ما فقط یک سیاره داریم و باید از آن محافظت کنیم. شگفت انگیز است که رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا چنین چیزی را در دستور کار خود قرار می دهد تا در این باره کاری ماندگار انجام دهد.»

چه چیزی درباره او شما را شگفت زده کرد؟

بیر گریلز: «اینکه او انسانی نرمال و عادی بود. می دانم که همه عادی هستند و قبلا مادرم زمانی که عصبانی می شدم به من می گفت: «یک آدم معمولی باش». او واقعا یک مرد عادی بود. خودروهایی که او را احاطه کرده بودند، نیروهای سرویس مخفی و نیروی هوایی و همه این چیزهای جنون آمیز در اطراف او بود اما او به عنوان یک انسان، باورنکردنی، خانواده محور، معتقد به رهبری، سختکوش، فروتن و درخشنده بود. من واقعا در کنار او لذت بردم.»

گفته بودید که مایلید دونالد ترامپ را قبل از ورودش به مبارزات انتخاباتی، به یک ماجراجویی ببرید. او را در یک ماجراجویی ۴۸ ساعته چگونه می بینید؟

بیر گریلز: «من یاد گرفتم که کتاب را از روی جلدش قضاوت نکنم. او چگونه خواهد بود؟ مطمئنم که خوب خواهد بود. همه ما یک “منیتی” داریم و شاید بتوانیم آن را به کناری بگذاریم… هرگز نمی دانید… این یک ماجراجویی است.»

جالب ترین چیزی که مردم وقتی با شما در خیابانها برخورد می کنند می گویند، چیست؟

بیر گریلز: «هرکسی داستانی را تعریف می کند؛ داستانهایی که من دوست دارم. درباره اینکه چگونه از برخی کوهها بالا رفته اند یا فرزندانشان را به کوه برده اند. اینها را دوست دارم. اگر من در باری باشم، اغلب به من می گویند آیا کمی ادرار می خواهی؟ و من پاسخ می دهم نه الان؛ اما از پیشنهاد مهربانانه شما سپاسگزارم. اگر زمانی که هفت ساله بودم کسی به من می گفت که در تمام دنیا به خاطر چنین چیزهای عجیبی شناخته خواهم شد، باور نمی کردم. واقعیت این است که می توانست بسیار بدتر باشد و از این لحاظ بسیار خوشحالم. کار من بالا رفتن از درخت، پریدن در گل و لای و مبارزه با چالش ها هست و این خوب است.»

شما برای پروژه بعدی تان در حال تمرین با «سیرک آفتاب» هستید. برنامه شما چیست؟

بیر گریلز: «ما با سیرک تمرین نکردیم بلکه با بخش آکروبات هوایی کار کردیم. این یک پروژه واقعا بزرگ است؛ اما یک پروژه فیزیکی. ما در وسط تمرینات هستیم. دوازده ساعت در روز در داخل استودیوهای فیلمسازی “پاین وود” جیمز باند هستیم. ما در حال آموزش تمرینات هوایی هستیم. این کار و اجرای پروژه خیلی آسان به نظر می رسد. کارکنان این سیرک روی باند، همه چیز را عالی انجام می دهند و شما هم فکر می کنید که می توانید آن را انجام دهید.»

شما اکنون در استودیوی جیمز باند هستید. بنابراین آیا امکان دارد شما را در فیلم بعدی ۰۰۷ ببینیم؟

بیر گریلز: «هرگز نگویید هرگز. بله، اما نه دقیقا الان. ما اکنون روی برنامه زنده تلویزیونی متمرکز شده ایم.»